اختلافات مذهبی زوجین
اکثر زوجها میدانند که برای حفظ هماهنگی و موفقیت زندگی شویی باید با به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارند و در اختلاف نظراتشان کوتاه بیایند و راه مصالحه را در پیش گیرند. اما برخی از این اختلافات به قدری بزرگ، اساسی و تعیین کننده بسیاری از مسائل زندگی شویی و مشترک هستند که کوتاه آمدن در آن زمینه برای بسیاری قابل پذیرش نیست.
یکی از این مسائل اختلافات مذهبی زن و شوهر است. قطعا دو طرف قبل از ازدواج از عقیدههای دینی و مذهبی یکدیگر آگاهی مییابند، اما این اختلاف را بیاهمیت شمرده و بدون فکر کردن به عواقب آن در آینده، از آن ساده گذر میکنند. آنها فکر میکنند هیچ چیز نمی تواند بر عشق آنها به هم غلبه کند. و با اختلافات مذهبی خود به نحوی با هم کنار میآیند.
اما زمانی که در جریان روی حقیقی زندگی مشترک قرار میگیرند اهمیت اختلافات مذهبی و نقش تعیین کنندهای که در تصمیمات و آیندهی زندگی آنها دارد را درک میکنند.
تاثیر اختلافات مذهبی بر جنبههای مختلف زندگی
اختلافات مذهبی غالبا از همان ابتدا آن روی خود را نشان میدهد. زمانی که طرفین میخواهند برای نوع مراسم ازدواجشان تصمیم بگیرند، زمانی که پوشش یکدیگر برایشان مهم میشود، وقتی میخواهند با همسرشان در بین خانواده و اجتماع رفت و آمد و معاشرت کنند و مهمترین مشکلی که این اختلاف مذهبی برایشان به وجود میآورد،تصمیم گیری آنها برای نحوهی تربیت فرزندشان است.
تفاوت های اعتقادی و مذهبی بر همه جنبه های زندگی شویی تأثیر می گذارد. برای مثال، فردی که اعتقادات مذهبی اش قوی نیست، ترجیح می دهد تعطیلات را در یک مکان تفریحی بگذارند و از طرفی، همسر وی که فردی مذهبی است، دوست دارد در هر فرصتی به یکی از مکان های زیارتی سفر کند.
بعضی ها برای رفع این مشکل، تصمیم می گیرند که هر یک به تنهایی اوقات فراغت خود را بگذرانند. اما این کار با گذشت زمان موجب فاصله گرفتن زن و شوهر می شود. فلسفه ی ازدواج از همان ابتداتکامل تعریف شده و این تکامل جنبه های متفاوتی دارد. مهمترین این جنبه ها ،مباحث اعتقادی است.
اختلاف در هنجارها و ارزشهای مذهبی
زمانی یک زوج می توانند برای یکدیگر نقش مکمل را ایفا کنند که برتری هایی نسبت به هم داشته باشند و همسرش را در این برتری ها شریک کنند. اما این برتری ها باید در هر دو ،پایه و اساسی یکسان داشته باشد.
پایه و اساس همان اعتقاداتی است که در وجود افراد از ابتدای تولد نهادینه می شود و می توان گفت این باور افراد است که از ابتدای ظهور بشر در کره ی خاکی، انسان ها را از هم متمایز می کند. اما همین تفاوت ها می تواند زمینه ساز بروز اختلافاتی در روابط اجتماعی هر فرد شود. اختلافات مذهبی به طور کلی بر دو نوع است.
در برخی موارد زن و شوهر در هنجارها و کنشها با یکدیگر اختلاف نظر دارند. یعنی ارزشها و پایه اساس باورها و اعتقادات آنها تداخلی با یکدیگر ندارد. مثلا زوجی هردو به خدا و اسلام اعتقاد داشته اما درباره نوع پوشش اختلافاتی دارند. آقا پوشش چادر را اامی میداند اما خانم آنرا پوششی دست و پاگیر و قدیمی میبیند.
در این صورت اختلافات راحتتر قابل حل هستند. اما مشکلات آنجایی شدت میگیرد که ارزشها متفاوت باشد. فردی به شدت معتقد به اسلام و اصول آن است. همسر او به کلی وجود خدا را رد میکند. این زوجین از کوچکترین مسائل تا بزرگترین و مهمترین تصمیمگیریها در زندگی مشترکشان، درحال بحث و جدل هستند.
• با وجود اینکه برخی افراد تصور میکنند کسی که نماز نمیخواند و یا حجاب ندارد، بی دین است، باید گفت دین داری مرتبه دارد و جایز نیست به این آسانی فردی را بی دین خواند.
نظرات مختلف روانشناسان دربارهی اختلافات مذهبی زوجین
برخی از صاحب نظران معتقدند: اگر دختر و پسری با وجود اختلافات اعتقادی یا به بیان جامع تر اختلافات مذهبی با هم ازدواج کنند و در طول زندگی مشترک با هم به مشکل برخورند، یکی از راه های سرپوش گذاشتن روی اختلافاتشان کوتاه آمدن از خواستهها و عقایدشان است.
این راهکارها همچون مسکنی می ماند که دردی را دوا نمی کند و به طور مقطعی این جدلها را میخواباند. از نظر این کارشناسان برای برطرف کردن اختلافات و از میان برداشتن تفاوت های باوری میان زوج، انتخاب مبنای اعتقادی جدید و مشترک می تواند کارساز باشد.
اما از دیدگاه بسیاری دیگر از روانشناسان: زوجین میتوانند با تفاوت ها کنار بیایند و میان اعتقاداتشان موازنه ایجاد کنند. این روانشناسان میزان آسیب رساندن این اختلافات به زندگی مشترک را به رفتار دو طرف وابسته میدانند
درباره این سایت